چکیده
رئالیسم جادویی، محصول دوران مدرنیسم است که در پی آمیختگی رئالیسم و سوررئالیسم به وجود آمد. نظریهپردازی این مکتب همچون مکتبهای ادبی دیگر، در غرب شکل گرفت و به رمان نویسی ایران وارد شد. کارلوس فوئنتس یکی از نویسندگان عرصه رئالیسم جادویی است که با حرکت در زمان گذشته، حال و آینده به طرزی بدیع و روانکاوانه، آرزوها و خواستههای شخصیتهایش را به نمایش میگذارد. آئورا، داستان بلندی است که از طریق روایت دوم شخص، واقعیتهای وجودی دو شخصیت اصلی را وصف میکند و نمایی از پیری و جوانی آن دو ارائه میدهد. شهریار عبّاسی نیز نویسنده رئالیست ایرانی است که اولین اثر رئالیسم جادویی خود را - زنی پنهان میان واژهها-تحت تاثیر آئورا به نگارش درآورده و از روایت دوم شخص نیز استفاده کرده است. در این پژوهش بر اساس رویکردی تطبیقی، این دو اثر با یکدیگر مقایسه میشود و نحوه تآثیر «فوئنتس» بر «شهریار عبّاسی» بررسی و مشخص شده عبّاسی در کلیّت اثر خود از شخصیت زن جادویی بهره گرفته، امّا طرح داستانی خود را بر عناصری دیگر استوار کرده است. روایت دوم شخص نیز دارای جنبههای متفاوت از دوم شخص فوئنتس است.
کلیدواژهها: فوئنتس، آئورا، شهریار عبّاسی، زنی پنهان میان واژهها، رئالیسم جادویی، روایت دومشخص.
ادامه مطلب ...