امر به معروف و نهی از منکر در اسلام از فروعات دین و جزو واجبات است. در تعالیم متصوفه، مرید به عنوان شخصی که پیرو بی چون و چرای گفتار و رفتار شیخ است، باید ملتزم به دستورات وی باشد و امر و نهی های او را گردن نهد. با توجه به اینکه نحوۀ رفتار و گفتار پیر و مراد در تربیت مرید اهمیت دارد، در این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و آماری، افعال امر، نهی و نفی کتاب کشف المحجوب هجویری مورد بررسی قرار گرفته است. برای اخذ نتیجۀ بهتر، در چهار اثر عرفانی دیگر: کیمیایسعادت، رسالۀ قشیریه، طبقات الصوفیه و دیوانحافظ نیز برخی واژگان که مبیّن دیدگاه مثبت و منفی مؤلفان بوده بررسی و با کشفالمحجوب مقایسه گردیده است. داده های پژوهش نشان میدهد، هجویری در این کتاب روش متعادلی را به کار گرفته و در اغلب موارد از امر و نهی مستقیم پرهیز کردهاست، به طوری که شمار افعال امر و نهی در این کتاب بسیار اندک است و نسبت به سایر افعال بسامد چندانی ندارد. در مقایسه با سایر کتب نیز، همین ویژگی به مشاهده میشود و کشف المحجوب در برابر کیمیایسعادت، که کتابی مبتنی بر بایدها و نبایدهاست، کمتر به این مقوله پرداخته است.
کلید واژه ها: کشف المحجوب، افعال امر و نهی، افعال متقابل، مثبت اندیشی.
ادامه مطلب ...
چکیده
در قانون طبیعت هر عملی را عکس العملی است . این اصل در تعالیم مذهبی دارای اهمیت فراوان بوده، در قرآن و حدیث نیز بیان گردیده است. بازتاب اعمال در ابعاد گوناگون می تواند دارای انعکاس دنیایی باشد؛ یا کیفر و پاداش آن به جهان دیگر موکول شود. مثنوی مولوی یکی از متون عرفانی و دینی است که تعالیم الهی در آن جمع گردیده است. در این پژوهش انواع عمل نیک و بد و اثرات آنها از دیدگاه مولوی بررسی و طبقه بندی شده است و نتیجه این است که مولانا در این کتاب ضمن تأکید بر اختیار انسان، اعمال او را دارای بازتاب بیرونی و درونی می داند. مولوی در مثنوی خود بیش از آن که به ثواب اخروی معتقد باشد، به بازتاب اعمال در دنیا پرداخته است. از دیدگاه وی، اعمال دارای تبعات بیرونی و درونی، مادی و معنوی است و قانون طبیعت در این مورد خطا نمی کند و گاهی شعاع تأثیر اعمال، به اعقاب نیز می رسد.
کلید واژه ها: مثنوی معنوی، نیت، عمل، عکس العمل.
ادامه مطلب ...
چکیده در فرهنگ ایرانی، شاه به عنوان سایه خداوند بر روی زمین، واجب الاطاعه بوده و در فرهنگ اسلامی نیز سلطان و خلیفه به عنوان جانشین پیامبران از سوی خداوند مأمور به اصلاح امور جامعه و شبانی رعیت هستند. در قرآن و متون حدیث، دادگری و عدلگستری از صفات مهم شاه شمرده شده و این مضمون به آثار گویندگان راه یافته است. سنایی از شاعران قرن پنجم است که در کتاب حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه ضمن نصیحت شاهان و امرا، آنها را به دادگری و رفتار عادلانه با رعیت فراخوانده و آنها از تبعات بد ستمگری بیم داده است. نجمالدین رازی عارف قرن هفتم نیز در بخشی از کتاب مرصاد العباد، به مسألۀ عدالت پرداخته و شاه و بزرگان را برقراری عدل و قسط در جامعه تشویق نموده است. در این پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی، نظرات این دو گوینده ایرانی در باب عدالت و نتایج آن، با نگاهی به نظریۀ عدالت ابن خلدون، به صورت تطبیقی بررسی شده و به این نتیجه رسیده ایم که نتایج عدل از دیدگاه سنایی و نجم رازی یکسان است و از دیدگاه هر دو، دوام ملک و آسایش ملت در گرو اجرای عدالت است، امّا در دیدگاه نجم رازی گرایش مذهبی بیشتری دیده می شود و نیّت عمل به دستور خداوند را مد نظر دارد و در کنار آن تبعات دنیوی آنرا نیز بیان می کند.
واژگان کلیدی: سنایی، نجم رازی، عدل، عدالت، ابن خلدون.
|
چکیده
داستانها و حکایتهای پیشین، در گذر زمان روایتهای متعددی پیدا نموده بر اساس دیدگاه گوینده فرهنگ زمان دچار دگرگونی شدهاند. با بررسی روایات مختلف از یک داستان میتوان از زاویۀ دید حاکم بر آن و دیدگاه گوینده اطلاع حاصل کرد. مثنوی مولوی از متون تعلیمی است که منشأ حکایات آن به متون پیشین بر میگردد. یکی از متونی که فراوان مورد استفادۀ مولوی قرار گرفته حدیقهالحقیقه سنایی است. به دلیل اینکه هر دو کتاب عرفانی هستند و هدف از طرح حکایات، تعلیم است. در این پژوهش سه داستان مشترک از این دو اثر برگزیده و بر اساس نظریه روایتشناسی و بینامتنیت ژنت مقایسه شدهاند. در این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که درونمایۀ حکایات مورد بحث در هر دو کتاب یکسان است و موارد اختلاف در نحوۀ داستانپردازی و استفاده از عناصر داستان میباشد. در روایت مولوی، افزایش و کاهش نسبت به روایت سنایی وجود دارد و بیشتر بر عنصر تعلیق و گفتوگو تکیه دارد. سرعت روایت در حکایات سنایی، به دلیل توصیف کند شده و کمتر از کنش شخصیتها برای نقل داستان استفاده شده است. بنابراین سرعت روایت درحکایات مولوی شتاب بیشتری دارد.
کلیدواژها: مثنوی مولوی، حدیقۀ سنایی، روایت شناسی، بینامتنیت، سرعت روایت.
ادامه مطلب ...
چکیده
مضمون وطن و آزادیخواهی به مفهوم امروزی از دورۀ مشروطه وارد ادبیات فارسی شد و شعرای این دوره با انتقاد از نفوذ بیگانگان در کشور، فریاد وطندوستی و آزادیخواهی برآوردند. در شعر عرب نیز به دلیل اشغال سرزمینهای مقدّس توسط صهیونیستها به این مضامین توجه فراوانی شدهاست. شعرای عرب، بهویژه در فلسطین، بسیاری از اشعار خود را به یاد وطن و در آرزوی رهایی آن سرودهاند. در این پژوهش، اشعار ملکالشعرای بهار و محموددرویش از نظر کاربرد مضمون وطن و آزادی، به روش تطبیقی مقایسهمیشود و هدف از این کار بررسی دغدغههای شاعران در دو سرزمین متفاوت با شرایط مختلف و نشاندادن نحوۀ تعامل آنان با مسألۀ وطن و اشغال و نفوذ بیگانگان است. دادههای پژوهش نشانمیدهد دغدغۀ اصلی دو شاعر، آزادی وطن از نفوذ و اشغال بیگانگان و رسیدن به امنیت و رفاه است. تفاوت مضمون وطن و آزادی در شعر بهار و درویش هم در گستردگی موضوعات بهار است که شامل: مسائل مربوط به شاه، انتخابات، وزرا و وکلا، جنگ جهانی، انقلاب مشروطه و اقتدار گذشتۀ ایران است؛ اما اشعار درویش به موضوعات آزادی و بیرونراندن اشغالگران و یادآوری گذشتۀ وطن، محدود میشود.
کلید واژه ها: ملک الشعرای بهار، محمود درویش، وطن، آزادی
ادامه مطلب ...
چکیده
در زبان فارسی باستان، واژهها دارای صورت اهورایی و اهریمنی هستند و کاربرد آنها در متون فارسی پس از اسلام نیز ادامه داشته است؛ اما به علت آمیزش زبان فارسی با زبان عربی، این ویژگی مستور مانده و در مواردی موجب از دست رفتن شفافیت سخن شده و در عوض، آرایههایی چون جناس وایهام و تقابل ایجاد کرده است. یکی از واژههایی که در فرهنگ اسلامی جایگاه مهمی دارد«دعا»ست که به معنی کلی، خواستن و طلب کردن به کار میرود. در زبان فارسی باستان در این مفهوم دو واژه «آفرین»و«نفرین»وجود دارد که یکی در مفهوم دعای خوب و دیگری در مفهوم دعای بد به کار میرود. با وجود این که این دو واژه همچنان در متون پس از اسلام نیز به کار رفته است؛ اما بسامد حضور این دو بسیار کمتر از دعاست. در حالی که در کاربرد «دعا» گاهی تشخیص خیر و شر جز با ذکر صفت و نوع دعا امکان پذیر نیست. در این پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی به بررسی مفاهیم «دعا»در متون فارسی پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که گویندگان فارسی زبان، به دلیل سادگی این کلمه در برابر معادلهای فارسی آن و همچنین جنبه اسلامی، دعا را در مفهوم خیر و شر به جای آفرین و نفرین به کار برده اند. این کاربرد، گاه پوشیده و دارای ایهام است و در موارد بسیاری با ذکر خیر و شر و بد، آنرا مشخص نموده و گاه از فحوای سخن میتوان دریافت که منظور گوینده نفرین است یا آفرین.
کلید واژهها: آفرین، نفرین، دعا، واژههای اهورایی، واژههای اهریمنی
ادامه مطلب ...
چکیده
شعر فارسی متأثر از پشتوانه های تاریخی، مذهبی، اسطوره ای است. تأثیر این عناصر را در اشعار معاصران بیش از دوره های دیگر می توان دید و دلیل آن مردمی بودن شعر امروز است.در نیمه اول دوره معاصر، جریانات سیاسی 28 مرداد 32 و فروپاشی حزب توده و انشعابات آن، شاعران متعهد را بر آن داشت برای انعکاس عقاید خود و رسوا نمودن نظام موجود، به سمبولیسم روی بیاورند. اخوان از شاعرانی است که در شعر خود گرایش فراوانی به گذشته ی تاریخی ایران و اسطوره های پهلوانی دارد، به ویژه از پهلوانان، شهیدان و اصلاح گران دینی همچون مانی و مزدک و زرتشت بسیار یاد می کند. شفیعی کدکنی شاعر نیمه دوم دوره معاصر است و کمتر در معرض جریانات تأثیر گذار سیاسی بوده و فعالیت سیاسی نیز در کارنامه اش دیده نمی شود به همین دلیل، استفاده از نمادهای ملی و مذهبی، در شعر وی به گونه ای متفاوت برای غنا بخشیدن به شعر و اقبال به پشتوانه فرهنگی دیده می شود. در این پژوهش با مقایسه نمادهای اسطوره ای شعر اخوان ثالث و شفیعی کدکنی، نمونه هایی از کارکرد این نمادها و اهداف آن بررسی شده است.
کلید واژه ها: اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، نماد، اسطوره ملی، اسطوره مذهبی، کارکرد سیاسی-اجتماعی